گرامر Be/Get used to

گرامر Be/Get used to

در این مقاله قصد داریم به طور کامل به بررسی دو عبارت get used to و be used to بپردازیم، پس با ما همراه باشید.

ساختار:

be used to ( something or doing something )

عادت داشتن به (چیزی یا کاری)

get used to ( something or doing something )

عادت کردن به (چیزی یا کاری)

به مثال های زیر توجه کنید :

1.Paul lives alone. He has lived alone for a long time, so it is not strange for him. He’s used to it. He is used to it. He is used to living alone.

پل تنها زندگی میکند. مدت زیادی است که او تنها زندگی میکرده، بنابراین برایش غریب نیست. او به آن عادت کرده است. او به تنها زندگی کردن عادت کرده است.

2.I bought some new shoes. They felt a little strange at first because I wasn’t used to them.

یک کفش نو خریدم. اولش حس کمی عجیبی داشتند ولی به آنها عادت نداشتم.

3.Our new apartment is on a busy street. I expect we’ll get used to the noise , but at the moment it’s very disturbing.

آپارتمان جدیدمان در یک خیابان شلوغ است. انتظار دارم به سروصدا عادت کنیم، ولی در حال حاضر خیلی پریشان کننده است.

4.Helen has a new job. she has to get up much earlier now than before – at 6.30 . She finds this difficult because she isn’t used to getting up so early.

هلن کار تازه ای دارد. او خیلی زودتر از قبل باید از خواب بلند شود- ساعت 6:30. او این را سخت می یابد چون به اینقدر زود از خواب بلند شدن عادت ندارد.

5.Katherine’s husband is often away from home. She doesn’t mind this. She’s used to him being away.

شوهر کاترین اغلب دور از خانه است. کاترین با این مشکلی ندارد. او به دور بودن شوهرش عادت کرده.

***نکته مهم***

اگر بعد از be/get used to فعل بیاید با ing خواهد بود.

Lisa is used to driving on the left.

لیزا به رانندگی در سمت چپ عادت دارد.

I’m used to living alone.

به تنها زندگی کردن عادت دارم.

***نکته گرامری***

ترکیب be used to doing sth را با ترکیب used to do اشتباه نگیرید در مقاله ای جدا مفصلا به آن پرداخته ایم.

دیدگاه‌ها ۰


ارسال تیکت جدید