گزاره های اسمی

جمله واره های اسمی (noun clauses) چه هستند؟
به طور کلی آن دسته از جمله واره هایی که در جمله نقش یک اسم را ایفا می کنند، جمله واره اسمی نامیده می شوند.
What you said is true.
چیزی که گفتی حقیقت دارد.
در اینجا جمله واره what you said یک جمله واره اسمی وابسته است.
جمله واره های اسمی می توانند در نقش object و یا subject در یک جمله ظاهر شوند. مثال بالا نمونه ای از قرار گرفتن جمله واره اسمی در جایگاه subject یا همان فاعل است. در عوض جمله پایین نمونه ای از جمله واره اسمی است که در جایگاه object یا مفعول یک فعل ظاهر شده است.
I know who you are.
می دانم که تو که هستی.
جمله واره اسمی who you are در جایگاه object فعل know قرار گرفته است.
جمله واره های اسمی با ضمایر موصولی
گاهی کلمه های پرسشی انگلیسی مانند what، where، when، who می توانند به عنوان یک ضمیر در جایگاه کلمه آغازین یک جمله واره قرار بگیرند که در این صورت به آن ها ضمایر موصولی گفته می شود. می توان این ضمایر را در ابتدای جمله واره های اسمی نیز مشاهده کرد.
نکته؛ به هیچ وجه نمی توان کلمه های کمکی و پرسشی مانند do، does و did را به عنوان نوعی ضمیر مورد استفاده قرار داد.
به مثال های زیر توجه کنید.
Do you know when the chemistry exam is?
آیا تو می دانی که امتحان شیمی چه موقع است؟
I don’t know where your socks are.
نمی دانم جوراب هایت کجاست.
What you did was wrong.
کاری که کردی اشتباه بود.
I don’t know whose book this is.
نمی دانم این کتاب متعلق به چه کسی است.
I wonder who is at the door.
در عجبم چه کسی پشت در است.
جمله واره های اسمی که با if و whether آغاز می شوند
نقطه آغاز سوال های بله-خیر انگلیسی که به جمله واره های اسمی بدل شده باشند کلمات whether یا if خواهد بود.
I don’t know whether I will pass the exam.
I don’t know if I will pass the exam.
نمی دانم که امتحانم را قبول می شوم یا نه.
برای آشنایی کامل با این دو کلمه مقاله “تفاوت های whether و if در انگلیسی” را مطالعه کنید. ولی به طور کلی whether بیشتر از if در مکالمه های رسمی انگلیسی مورد استفاده قرار می گیرد ولی در زندگی روزمره تمایز چندانی میان آن ها وجود ندارد.
گاهی می توان جمله واره های اسمی whether و if را در جایگاه subject یا فاعل جمله نیز قرار داد.
Whether you come to visit me or not is unimportant to me.
اینکه به دیدنم بیایی یا نه برایم مهم نیست.
جمله واره های اسمی که با that آغاز می شوند
فرمول اول با that-clause ها
verb + that clause = فعل + عبارت اسمی that
فعل های مشخصی در انگلیسی هستند که همیشه مستقیما با جمله واره های اسمی که نقطه آغاز آن ها that است دنبال می شوند.
I think that you will get the job.
من فکر می کنم که تو شغل را به دست می آوری.
در جدول زیر می توانید لیستی از پر کاربردترین فعل هایی را که با عبارت های اسمی that دنبال می شوند مشاهده کنید.
remember | know | feel | agree |
say | learn | find out | believe |
tell | notice | forget | decide |
think | promise | hear | discover |
understand | need | hope | explain |
I understand that you didn’t mean to hurt me.
متوجهم که قصد نداشتی به من آسیب بزنی.
I already explained that it wasn’t my fault.
توضیح دادم که تقصیر من نبود.
فرمول دوم با that-clause ها
Person + Be + Adjective + That-clause
شخص (ضمیر یا اسم) + فعل be + صفت + جمله واره اسمی that
صفت های مشخصی نیز هستند که به شکل پر کاربرد در فرمول مطرح شده در بالا قرار می گیرند و بلافاصله با جمله واره های اسمی that دنبال می شوند.
در جدول زیر لیستی از صفاتی که می توان در فرمول بالا از آن ها استفاده کرد ارائه شده است.
sorry | happy | certain | afraid |
surprised | pleased | confident | amazed |
sure | proud | disappointed | angry |
worried | relieved | glad | aware |
I am aware that this is very hard for you.
آگاهم که چه قدر این برای تو دشوار است.
She is confident that she will get into Harvard.
او مطمئن است که در دانشگاه هاروارد قبول می شود.
We are pleased that you have decided to stay with us a bit longer.
ما خوش حال هستیم که شما تصمیم گرفته اید مدت بیشتری با ما بمانید.
They are worried that their son might be in trouble.
آن ها نگران هستند که پسرشان ممکن است که در دردسر افتاده باشد.
فرمول سوم با that-clause ها
It + Be + adjective + that-clause
It + فعل be + صفت + عبارت اسمی that
دسته ای دیگر از صفت ها نیز با تابعیت از فرمول بالا با جمله واره های اسمی that دنبال می شوند.
جدول پایین لیستی از پرکاربردترین این صفت ها ارائه داده است.
true | obvious | interesting | amazing |
undeniable | possible | likely | clear |
well known | strange | lucky | good |
wonderful | surprising | nice | important |
It’s clear that you are not willing to help.
مشخص است که تو تمایل نداری کمک کنی.
It’s lucky that we got home before it started raining.
خوش شانسی بود که قبل از اینکه باران شروع شود به خانه رسیدیم.
نکته؛ اگر که جمله واره اسمی that در جمله در جایگاه فاعل قرار بگیرد به هیچ وجه نباید that را حذف کرد.
That you are unhappy is obvious.
اینکه خوش حال نیستی خیلی واضح است.
گفتنی است که می در چنین جملاتی می توان that را the fact that و یا it is a fact that جایگزین کرد.
The fact that you are unhappy is obvious.
It is a fact that you are unhappy.
مقاله های مرتبط: