It’s time to get up

لغات

A: Good morning, Tom. It’s time to get up.

B: Is it 7:00 already? I’m still sleepy.

A: That’s okay, dear. Are you Hungry?

B: Yes, mom. I am so hungry. Can I have pancakes?

A: Of course, you can. I’ll get them ready.

B: Thanks, mom. I’m on my way!

A: It’s a beautiful morning, son.

B: Yes, it’s a sunny day.

ترجمه:

  1. وقت از خواب بلند شدن(از تخت بیرون اومدن) هست.

الف) صبح بخیر، تام. وقت از خواب بلند شدنه.

ب) ساعت 7 شده؟! من هنوز خواب آلو ام. .

الف) مشکلی نیست عزیزم. گرسنه ای؟

ب) بله مامان. من خیلی گرسنه ام. میتونم پنکیک داشته باشم؟

الف) البته که میتونی. آماده اشون میکنم.

ب)ممنونم مامان. دارم میام.

الف) صبح زیباییه پسرم.

ب) بله روز آفتابیه.

نکات:

It’s time to do something

وقت انجام کاری….

برای مثال:

It’s time to go to bed

وقت خوابه (رفتن به تختخواب)

Sleepy

این کلمه یک صفت هست به معنی خواب آلو و خسته بودن.

I’m sleepy

من خوابم میاد(خواب آلو)

You look sleepy

خواب آلو بنظر میرسی.

The warmth from the fire made her feel sleepy.

گرمای آتش باعث شد حس خواب آلودگی بهش دست بدهد.

Ready

این کلمه یک صفت هست به معنای آماده

I’m ready

من آماده ام.

Get ready/ get something ready

آماده شدن/ آماده کردن چیزی

Why does it take you so long to get ready?

چرا اینتقدر طول کشید تا آماده بشی؟

I’m on my way

این عبارت به معنای: تو راه هستم (در مسشیر رفتن به جایی)



ارسال تیکت جدید